Thursday, November 05, 2009

لگدهای خشم ملت بروی چهره علی خامنه ای/ 13 آبان

تیراندازی /دانشجویان خوابگاه نجات وگلشن پلی تکنیک

کناره گيري دولت بازرگان در پي تصرف سفارت آمريکا در تهران - نگاهي به کارهاي برزينسکي
مهدي بازرگان
پنجم نوامبر 1979 نماينده پانصد دانشجو كه عنوان «دانشجويان پيرو خط امام» بر خود گذارده بودند در دومين روز تصرف سفارت آمريكا در تهران (14 آبان 1358) اعلام داشتند كه كاركنان سفارت را تا استرداد شاه آزاد نخواهند كرد و اضافه كردند كه در ساختمان سفارت اسنادي را در رابطه با حوادث كردستان و خوزستان و اسامي برخي از جاسوسان و وابستگان به آمريكا را به دست آورده اند كه آنها را كتاب خواهند كرد.
آخر وقت همين روز اعلام شد كه مهدي بازرگان پس از 268 روز حكومت، كناره گيري دولت خود را تسليم كرده است و دليل آن، رويدادهاي اخير (از جمله تصرف سفارت آمريكا) و نيز انتقاد افراد و گروهها به ويژه اعتراض اين گروهها به ملاقات او در خارج از كشور با برژينسكي مشاور امور امنيت ملي رئيس جمهوري آمريكا بوده است. بازرگان كه از همكاران دكتر مصدق و از موسسان نهضت آزادي بود، نخستين دولت نظام جمهوري اسلامي را تحت نام «دولت موقت» تشكيل داده بود. كميته هاي انقلاب و دسته هاي مختلف با اعمال خود مانع از اداره كامل امور توسط دولت او بودند و دولت بازرگان در طول زمامداري توان اجراي نظامات دولتي را نداشت.
مورخان گروگان بودن 52 آمريكايي به مدت 444 روز را يك تحقير و شكست سياسي براي دولت آمريكا، ضعف دولت كارتر (كم تجربگي او) و درگيري برزينسكي مشاور ويژه وي با سايروس ونس وزير امور خارجه وقت نوشته و افزوده اند كه كارتر توجه بيشتري به برزينسكي (با اين كه متولد آمريكا نبود) داشت و برزينسكي با برخي مقامات تهران يك كانال مذاكراتي جداگانه داشت كه كارتر هم از آن بي خبر بود و همين تعدد كانال باعث شد كه كاخ سفيد نتواند براي رهايي گروگانها اقدام قاطع و موثر بعمل آورد و ادامه اين وضعيت باعث شكست كارتر در انتخابات بعدي شد و .... ونس در آوريل 1980 به علت مداخلات برزينسكي در وظايف او (در ظاهر به خاطر شكست ماموريت كماندوها در صحراي طبس) كناره گيري کرد.
شاه كه به بيماري سرطان دچار بود در پي فشار و اصرار هنري كيسينجر، ديويد راكفلر، جان مك كلوي و گردانندگان گروه مالي «چيس» اجازه ورود به آمريكا را از كارتر گرفته بود كه ورود او، دردسري طولاني براي دولت كارتر فراهم ساخت كه به روي كار آمدن مجدد حزب جمهوريخواه انجاميد.
حمله به سفارت آمريكا در تهران



×××
× Zbigniew K. brzezinski زبيگنو برزينسكي28 مارس 1928 در شهر ورشو (پايتخت لهستان) به دنيا آمده است. پدر وي يك ناسيوناليست لهستاني بود كه در جواني با سلطه روسيه بر لهستان مبارزه مسلحانه مي كرد و بعدا وارد ديپلماسي لهستان شد و در سال 1939 سفير لهستان در كانادا بود كه هيتلر و استالين ميهن او را ميان آلمان و شوروي قسمت كردند. بنابراين، برزينسكي (پدر) و اعضاي خانواده اش در كانادا ماندگار شدند. زبيگنو در كانادا وارد دانشگاه مكگيل شد ولي چون نتوانست وارد وزارت امور خارجه كانادا شود به ايالات متحده رفت و از دانشگاه هاروارد در رشته علوم سياسي دكترا گرفت. زبيگنو در سال 1958 به تابعيت غير بومي آمريكا درآمد و در امور سياسي اين كشور درچارچوپ حزب دمكرات به فعاليت پرداخت و چون با مسكو ذاتا دشمني خوني و آشتي ناپذير داشت و سياست روز آمريكا آن را مي پذيرفت مورد توجه قرار گرفت. پيشنهاد و اندرزهاي برزينسكي به جان اف كندي در قضيه بحران موشكي كوبا باعث شد كه فعالانه تر وارد بازي هاي سياسي شود و در مسائل شوروي و اروپاي شرقي به اظهار نظر بپردازد. وي باز بر مدار دشمني خود با شوروي، در جريان جنگ ويتنام به ليندن جانسون رئيس جمهور وقت اندرزهاي متعدد داد. پيشرفت سياسي او از زمان جيمي كارتر آغاز شد. چون كارتر آشنايي كامل به مسائل خارجي و بين المللي نداشت، برزينسكي كه فردي وقت شناس و باهوش است در حقيقت كار آموزش او را در آن زمينه ها برعهده گرفت و سپس مشاور ارشد امنيت ملي در كاخ سفيد شد و رشته كار را از دست «سايرس ونس» وزير امور خارجه وقت خارج ساخت. ازكارهاي برزينسكي در اين زمان، دور ساختن مصر از شوروي با ترتيب دادن قرارداد كمپ ديويد و آشتي مصر و اسرائيل بود. باز به دليل دشمني با مسكو، مناسبات آمريكا با پكن (رقيب شوروي در دنياي كمونيستها) را به حالت عادي درآورد و كارتر را به چين فرستاد. سپس تحت تاثير همان دشمني با مسكو، با كمك عربستان سعودي و پاكستان مجاهدان مسلمان را در افغانستان بر ضد شوروي مجهز ساخت كه طالبان و القاعده از درون آنها بيرون آمده اند. برزينسكي، هنگامي كه دوگليست هاي فرانسه دم از جدايي اروپا از آمريكا و «استقلال» زدند با نطق و نوشته به جنگشان رفت. برزينسكي در يك مورد شكست خورد و آن «ايران» بود كه با سياست هاي خود باعث خروج ايران از حوزه و دايره غرب شد كه در تاريخ معاصر آمريكا The Loss of Iran (ذ لاس آو ايران = از دست دادن ايران) عنوان گرفته است. خروج كامل ايران از حوزه نفوذ طولاني آمريكا را تصرف سفارت آمريكا در تهران به دست داد، رويدادي كه تا آن زمان سابقه نداشت و قابل پيش بيني نبود.
برزينسكي كه دختر و دو پسرش را هم وارد كار سياست و رسانه ها كرده است، با اين كه شوروي فروپاشيده، هنوز دست از سياست نكشيده و آن را با عضويت در انجمن هاي مطالعات سياسي، تدريس در دانشگاه جانز هاپكينز و نوشتن مقاله و مصاحبه هاي تلويزيوني دنبال مي كند. با وجود اين، اعضاي برجسته حزب دمكرات آمريكا او را به طور كامل از آن خود نمي دانند زيرا كه بارها از خشونت و راستگرايي حمايت كرده است.
Zbigniew K. brzezinski