Saturday, September 12, 2009

تصرف تراكيه براي ايران
12 سپتامبر سال 492 پيش از ميلاد «مردونيا ــ مردونيه» ژنرال ايراني كه از سوي داريوش بزرگ مامور حل مسئله منطقه ايوني (يوناني نژاد هاي آناتولي و جزاير درياي اژه) شده بود تراكيه را تصرف كرد (تراكيا، منطقه وسيعي در اروپاي جنوبي است كه غرب و شرق و جنوب آن را سه درياي سياه، اژه و مرمره محدود مي كنند و اينك در سه كشور تركيه، بلغارستان و يونان قرار گرفته است (استانبول اروپا در تراكيه قرار دارد). مردونيا كه داماد داريوش و شوهر آرتوزوسترا (تلفظ، يوناني است) بود پس از عبور از هلس پونت (داردانل) تراكيه را متصرف شده بود. تراكيه تا زمان فيليپ دوم (پدر اسكندر) به مدت دهها سال جزيي از قلمرو ايران بود. مردونيه، در اصل از جانب داريوش مامور شده بود كه مسئله ايوني را كه مردمش برضد فرمانداران منصوب از جانب ايران شورش كرده و اين شورش متناوبا پنج سال طول كشيده بود براي هميشه حل كند. مردونيه در جريان حقيقت يابي خود در محل، متوجه شد كه ايوني ها خواهان فرماندار انتخابي هستند. بنابراين، با دمكراتيك شدن اين منطقه موافقت كرد و شخصا بر انتخابات شهرها و جزاير ايوني نظارت كرد. وي همچنين متوجه شد كه قسمتي از شورش، نتيجه تحريك ايوني ها از جانب آتني ها است و براي حل اين مسئله، از هلس پونيت گذشت و تراكيه را تصرف كرد. در ايران باستان و تا پايان دوران ساسانيان حاكم ايالت را ساتراپ (نگهبان و حافظ ايالت ـ شهربان و شهريار) مي خواندند و واژه فرماندار (كسي كه داراي فرمان شاه براي اداره شهر است) مربوط به دوران معاصر است. واژه استاندار، از لحاظ دمكراسي مي تواند قابل قبول باشد، ولي فرماندار، مگر اين كه انتخابي باشد و اكثريت مردم با آراء خود به او «فرمان» اداره شهرستان را داده باشند، كمي نامانوس و غير دمكراتيك به نظر مي رسد. مي دانيم كه اليور كرمول انگليسي هم كه كتاب هاي هردوت را خوانده بود پس از بركنار كردن پادشاه انگلستان خود را «محافظ ـ نگهبان» كشور لقب داد.
بايد يادآور شدكه طبق تقويم تازه ميلادي (گريگوري)، نبرد ماراتن كه ايران در آن موفق نبود در 12 (طبق برخي نوشته ها 13) سپتامبر سال 490 پيش از ميلاد روي داد. ايران 25 هزار پياده و بيش از يك هزار سوار را با كشتي از آسيا به اروپا (ساحل آتن) منتقل كرده بود كه بزرگترين نقل و انتقال آمفي بيوس جهان تا قرن بيستم بشمار مي رود.

رواج متعه (ازدواج موقت) از 21 قرن پيش در ايران، به اقتباس از چين
برپايه گزارش سفير چين در ايران باستان به امپراتور وقت اين كشور كه در دفتر «وقايع و عملكرد» دودمان «چه اين = شين = كين» درج شده است؛ اين سفير، متعه (ازدواج موقت ـ صيغه) را كه از قرنها پيش از آن در چين رواج داشته به ايرانيان آموخته و اين نوع ازدواج (از 21 قرن پيش) در ايران رايج شده است. مورخان فرنگي كه وقايع دوران امپراتوري دودمان «چه اين = چين» را ترجمه و تفسير كرده اند، با محاسبات تقويمي و تبديل سال قمري چيني به ميلادي، تاريخ درج گزارش مورد بحث را سپتامبر سال 78 پيش از ميلاد تعيين كرده و نوشته اند كه سفير مورد بحث به امپراتور گزارش كرده بود كه ازدواج متعه (موقت) را كه طبق فرهنگ مان (فرهنگ كنفوسيوسي) با هدف حفظ سلامت جامعه رواج دارد؛ به ايرانيان آموزش دادم و در آنجا رايج شده است. ايرانيان طبق آيين خود (آموزش هاي زرتشت) از داشتن زن دوم اكراه داشتند كه راه حل خودمان را برايشان تشريح كردم، پذيرفتند، مسئله حل شد و پسر شاه اسبق نخستين ايراني بود كه به سبك ما براي خود متعه (كانكوباين) انتخاب كرد.
مورخان فرنگي در تفسير عبارت «پسر شاه اسبق» نوشته اند كه ايران پس از درگذشت مهرداد دوم (شاه ايران از دودمان اشكانيان)، از سال 87 تا سال 78 پيش از ميلاد شاه نداشت، و سرانجام سناي ايران (مهستان) پس از ده سال فرهاد سوم عموي مهرداد دوم (شاه متوفا) را به شاهي برگزيد، و از اين تحولات چنين برمي آيد كه مهرداد دوم داراي پسر نبوده است و سفير وقت چين اين فرصت را به دست آورده كه موضوع «همسر دوم، با همان مقام و امتيازات همسر اول» را مطرح كند و چون پذيرفته نشده بود موضوع «متعه (كانكوباين ـ صيغه)» به سبك چين را مطرح مي سازد كه اين پيشنهاد مورد قبول قرار گرفته و پس از آن در ايران رواج يافته كه ادامه دارد.
حكومت دودمان «چه اين Ch,in = چين» از سال 221 پيش از ميلاد تا سال 24 ميلادي (به مدت 245 سال) دوام داشت. رسم درج وقايع و عملكرد روزانه امپراتوران چين در طول چند سلسله ادامه داشت و اين يادداشت ها تا به امروز باقي مانده اند. ايرانيان بودند كه كشور چين را به نام اين دودمان خواندند كه اين نام بعدا از ايران به روم انتقال يافت و جهاني شده است.
قدمت انتخاب زن دوم و متعه هاي متعدد (صيغه) در كشور چين به قرن ها پيش از دودمان چين (شين) بازمي گردد. اين رسم تا آغاز زمامداري مائو تسه تونگ (نيمه قرن 20) به همان صورت ادامه داشت كه بنظر مي رسد پس از فوت وي ازسرگرفته شده است. هفتم سپتامبر 2007 رسانه ها گزارش كرده بودند كه «پانگ ژيايو» 63 ساله شهردار سابق شهر ژينان واقع در ايالت شرقي شاندونگ، 11 كانكوباين (متعه) داشته است و تني چند از همين زوجه هاي موقت چند مورد سوء استفاده او را افشاء كرده اند كه تحت تعقيب قضايي قرار گرفته است. شوهر يكي از اين متعه ها قبلا اعدام شده بود. داشتن متعه در هنگ كنگ چين از سال 1971 (زمان سلطه انگليسي ها) ممنوع شده است. دين يهود، اسلام، فرقه مسيحي مورمون تعدد زوجات را مشروع ساخته اند. اين عمل در كشورهايي هم كه در آنجا تعدّد زوجات مورد حمايت قانون نيست اينك به صورت «كامان لا (قانون بين خودمان)» انجام مي گيرد. در چند سال اخير در چند ايالت آمريكا نيز، در صورتي كه زن و شوهر درخواست كنند؛ در عقدنامه آنان «دائمي بودن نكاح» درج نمي شود و در اين نوع ازدواج، تشريفات طلاق بسيار آسان است