Monday, October 19, 2009

First President Mir Hossein Mousavi interview October 18th 2009

سرنوشت قانون منع مداخله كاركنان دولت ايران در معاملات دولتي و قانون «از کجا آورده اي» 19 اكتبر1958 دولت وقت لايحه منع مداخله وزيران، نمايندگان مجلس و كارمندان دولت و موسسات عمومي (عرفا وابسته به دولت) را درهرگونه معاملات دولتي به مجلس داد كه بعدا به تصويب رسيد و هنوز گزارشي از لغو اين قانون به دست نيامده است.
دولت وقت متعاقب اين لايحه، دو روز بعد لايحه «از كجا آورده اي؟» را به مجلس داد كه آن هم به تصويب رسيد، اما جز يك سال و اندي به اجرا درنيامد. اين دو قانون معلق از مهمترين قوانين ايران ـ از آغاز مشروطيت به شمار آمده اند.
به نظر نمي رسد كه دانشگاهيان و محققان داخلي «چرا ها»ي تعليق اين دو قانون خوب و ضروري را بررسي و منتشر كرده باشند. در خارج از ايران در اين زمينه تحقيقاتي صورت گرفته كه در حاشيه يکي از آنها تفسيري خواندني آمده است كه چند جمله از آن از اين قرارند:
«... چون ـ به دليل داشتن تحصيلات مدرن، در احمد شاه قاجار بلوغ سياسي، حس وطندوستي و توجه به منافع ملي مشاهده شد؛ بركنارش كردند، براي بركناري رضا شاه كه از اواسط كار راه مستقل ملي در پيش گرفته بود؛ از فرصت وقوع جنگ حهاني دوم بهره بردند و تبعيدش کردند، و سرنوشت پسرش نيز از زماني كه در مصاحبه هايش از استقلال ملي و تمدن بزرگ سخن به ميان آورد ـ با اين كه اين مطالب از مرحله حرف خارج نشد ـ قابل پيش بيني بود. بنا براين، سرانجام قوانين ملي اصلاحگر هم در ايران، از اين چارچوب خارج نبوده است. گمان مي رود که به سود برخي قدرت ها نباشد که ايرانيان بتوانند سر بلند کنند. ديديم که پس از انقلاب سال 1979 پيشرفتي در وضعيت ايران حاصل نشد (يکي از عوامل آن تحميل جنگ هشت ساله بود). شتاب پيشرفت ايران در هفت سال اول دهه 1970 چشمگير بود، ولي.... ايران در دو قرن گذشته يک معمّا براي تاريخ نگاران شده است. تاريخ نگاران هنوز به درستي همه عوامل را نمي شناسند که چرا ايران نبايد رشد کند؟!....».
احمد شاه، رضا شاه و محمدرضا شاه ـ هر سه به دلايل مشابهي بايد مي رفتند