Wednesday, September 02, 2009




رضا شاه بدون اطلاع از جزئيات همچنان دم از محاکمه صحرائي خائنان مي زد
!

دوم سپتامبر 1941( شهريور 1320) در حالي كه دو راديو متعلق به انگستان ( لندن و دهلي) رضا شاه را زير شديدترين انتقادها قرار داده و سعي در بدنام كردن او داشتند تا به اين ترتيب نظر مقاماتي را كه هنوز هواخواه وي بودند تغيير دهند و راه را براي اسارتش هموار سازند، تازه وي؛ آن هم از طريق نزديكان خود اطلاع يافت كه سربازان كه همگي وظيفه و از شهرهاي دور افتاده و روستا ها بودند از هشتم شهريور كه آنان را از پادگانها بيرون كرده اند در خيابانها و جاده ها گرسنه مانده و با پاي پياده به زادگاههاي خود باز مي گردند و قسمتي از سلاحهاي سبك و فشنگ از انبارهاي اسلحه سرقت شده و به اشرار فروخته مي شود!. رضا شاه كه هنوز نمي دانست انگلستان و شوروي بركناري ، تبعيد و اسارت او را از شرايط تغييرناپذير براي ترك مخاصمه مطرح كرده اند با دريافت خبر آوارگي سربازان از اطرافيانش، بار ديگر خشمگين شد و غافل از اين كه آوارگي خود او، بسان سربازان ، مطرح است عصا بر زمين مي زد و تاكيد برتسريع تشكيل دادگاه نظامي زمان جنگ (معروف به محكمه حرب) با حضور شخص خود داشت تا ژنرالهايي كه سربازان پادگانها را مرخص كرده بودند محاكمه و اعدام شوند. تنها خبر رسمي كه در اين روز به رضا شاه دادند تا اعصابش را خرابتر كنند و جرات را از او بگيرند ادامه بمباران شهرهاي شمالي توسط هواپيما هاي شوروي و پيشروي واحدهاي نظامي انگلستان به داخل كشور بود. رضا شاه هنوز نمي دانست كه لشكر 7 پياده كرمان حاضر به ترك پادگان نشده و خود را براي نبرد با يك تيپ هندي كه تا 107 كيلومتري جنوب اين شهر پيش آمده بود آماده كرده و اين تيپ از بيم مقابله، در جلگه « راين Rayen » و دامنه كوه هزار دست به سنگربندي زده است؛ لشكر خوزستان بدون توجه به بخشنامه «نخجوان ـ رياضي» با نيروهاي متجاوز انگليسي درگير شده و زد و خورد ادامه دارد ؛ لشكر تبريز هم به دو قسمت شده ؛ قسمتي با توپخانه لشكر از بيراهه براي دفاع از تهران روانه پايتخت شده و قسمت ديگر ترجيح داده كه به جاي تسليم شدن به نيروهاي شوروي، به تركيه «بي طرف» عقب نشيني كند . رضا شاه همچنين خبر نداشت كه زير گوش او، در تهران ، خلبانان پايگاه قلعه مرغي كه بر ضد فرمانده سابق خود كه به آنان دستور رفتن به منازلشان را داده بود شورش كرده بودند و تعداد ديگري از هواپيماها را در «يافت آباد» فرود آورده و زير درختها استتار كرده بودند تا به موقع استفاده كنند. ولي اين خبر را كه براي هر ايراني تاسف آوراست به رضا شاه داده بودند كه در پي مرخص شدن سربازان لشكر فارس، بعضي از عشاير منطقه در اين لحظات حساس ، ميهندوستي را رها ساخته، اسلحه برداشته و درصدد حمله به شهرها و روستاها و كاروانها بر آمده اند ولي برايش تحليل نكرده بودند كه اين عمل به تحريك عوامل خارجي( انگلستان ) صورت گرفته كه سران ايلها را تطميع كرده بودند. رضا شاه موفق نشده بود ريشه ايلخان بازي را در عشاير كه يك مسئله عمومي ايران از زمان مغولها بود كاملا قطع كند . كارشناسان نظامي بي طرف و نگارندگان تاريخهاي نظامي به صراحت نوشته اند كه اگر خيانت اواخر اوت در ايران صورت نگرفته بود، در آن زمان شوروي و انگلستان آن نيروي اضافي را نداشتند كه بتوانند از عهده ارتش ايران كه با انضباط سخت آموزش ديده بود برآيند، زيرا كه شوروي در برابر آلمان حالت دفاعي توام با عقب نشيني در پيش گرفته، لنينگراد به محاصره آلماني ها افتاده و انگلستان در شمال آفريقا و اروپا با آلمان و در خاور دور با ژاپن درگير بود و تكنولوژي نظامي تا آن حد پيشرفته نبود كه ايران فاقد آن باشد و در آن زمان حتي ايران اگر مي خواست مي توانست به سرزمين هاي مجاور خود كه جز تركيه و افغانستان، زير سلطه قدرتهاي اروپايي بودند تعرض كند. چرچيل در خاطرات خود اعتراف كرده است كه براي حمله به ايران، با زحمت بسيار توانسته بود 3500 تا 5000 سرباز عمدتا هندي جمع آوري كند

ژنرال مک آرتور

اظهارات جالب ژنرال مک آرتور در مراسم امضاي اسناد تسليم شدن ژاپن که تحقق نيافت
مک آرتور و قرارداد تسليم ژاپن
با اين كه سه هفته از تسليم شدن ژاپن گذشته بود و نيروهاي آمريكايي آن كشور را عملا اشغال كرده بودند، قرارداد تسليم رسمي ژاپن پيش از ظهر دوم سپتامبر سال 1945 (روزي چون امروز) طي مراسمي در كشتي جنگي آمريكايي "ميسوري" كه در آبهاي خليج توكيو لنگر انداخته بود به امضاي نمايندگان دولت ژاپن رسيد.
در اين مراسم كه بيش از 20 دقيقه طول نكشيد، ژنرال مك آرتور در نطقي اظهار اميدواري كرده بود كه دنياي آينده بدون جنگ و خونريزي باشد و كشورهاي درگير در جنگ جهاني دوم، اعم از غالب و يا مغلوب، جنگ را پشت سر بگذارند و آن را بفراموشي بسپارند و زندگاني را از سر گيرند. مک آرتور گفت که اميد صادقانه او و نوع بشر است که دنياي بهتري از ميان کشتارها و ويرانگري هاي گذشته سر بلند کند - دنيايي بدون ترس که در آن شئون انسانها رعايت شود.
در همين مراسم اعلام شد كه امپراتور ژاپن ژنرال مك آرتور را به عنوان سرفرمانده نيروهاي اشغال كننده ژاپن (عملا حکمران اين
کشور) پذيرفته است. مک آرتور روز پيش از اين، قدم به خاک ژاپن نهاده بود

نگاهي به تحقق آرزوي احمدشاه مسعود در زادروز او

: تحقق همبستگي پارسيان جهان
احمدشاه مسعود
دوم سپتامبر (12 شهريور) زادروز پارسي (تاجيك) بزرگ، احمدشاه مسعود است كه در سال 1953 (15 روز پس از براندازي 28 امرداد 1332) به دنيا آمد و نهم سپتامبر 2001 (دو روز پيش از رويدادهاي 11 سپتامبر در آمريكا) با انفجار بمبي كه در دوربين عكاسي يك مصاحبه گر رسانه كارگذارده شده بود در ايالت تخار افغانستان كشته شد و ماه بعد نيروي نظامي آمريكا وارد افغانستان شد كه هنوز در آنجاست.
احمدشاه مسعود يك ناسيوناليست مسلمان بود كه همانند پدرش سرهنگ دوستمحمدخان آرزو داشت پارسيان بار ديگر يكپارچه شوند - دست كم از طريق وحدت فرهنگي. او با مداخله خارجي در افغانستان مخالف بود و آن را عامل سيه روزي مي دانست و برپايه همين اعتقاد با مداخله شوروي در افغانستان مبارزه كرد و پس از خروج شوروي از افغانستان وزير دفاع اين كشور شد و بعد فرمانده ايستادگي مسلحانه در برابر طالبان كه آنان را هم عامل عقب ماندگي مي دانست. مسعود بارها از تلاش دکتر محمد مصدق به ملي كردن نفت ايران و طرد نفوذ بيگانه تجليل كرده آن را در رديف بپاخيزي پدرخود و تاجيكان در فرارود در نيمه اول قرن 20 بر ضد شوروي خوانده بود.
در پنجاه و پنجمين زادروز احمدشاه مسعود، اصحاب نظر با توجه به افزايش ديدارهاي سران سه دولت پارسي زبان (ايران، تاجيکستان و افغانستان) تحقق آرزوي مسعود را بعيد نمي دانند و مي گويند که همکاري ها و همبستکي فرهنگي ايران و تاجيکستان به اوج خود نزديک مي شود. اين اصحاب نظر در عين حال تاجيکستان را يکي از معدود کشورهاي بي دشمن جهان دانسته و گفته اند که در اوت 2008 رهبر چين در شهر دوشنبه با اشتياق تمام قراردادهاي متعدد با امامعلي رحمان رهبر تاجيکستان امضا کرد که اجراي آنها به رشد و پيشرفت تاجيکستان خواهد انجاميد.
احمدي نژاد، رحمان و کرزاي سران سه دولت پارسي زبان درکنار هم


سران چين و تاجيکستان هنگام امضاي قراردادهاي متعدد (شهر دوشنبه 28 اوت 2008)


0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home